چرا باید خودم رابشناسم در درون من چیه ؟

چرا باید خودم رابشناسم در درون من چیه ؟

تحقق خود یا خود شکوفایی بمعنای آنچیزی است که در زندگی به آن میپردازیم تا از زندگی ما حاصل شود. اگر به آنچه که میخواهیم باشیم برسیم ٬ شدن ما برای آنچه که استعداد ماست خوشبختی به همراه می آورد درغیر اینصورت نرسیدن به تحقق خود ٬ افسردگی واضطراب را به همراه دارد که این دو شروع بیماری های روانی هستند. در هرم سلسله مراتبی آبراهام مزلو (Abraham Maslow) مراتب نیازهای انسانی برای حرکت به سوی خودشکوفایی مشخص شده است.

 

 

 

 آبراهام مازلو که بود؟

 

آبراهام مازلو یک روانشناس انسان‌گرا بود که الگوی فکری او بعد از دیدگاه‌های روانکاوی و رفتارگرایی شکل گرفت. مازلو در کتاب‌ها و آموزش‌های مدیریتی هم نقش پررنگی داشت و فقط در حوزه‌ روان‌شناسی فعالیت نمی‌کرد.

یک نکته‌ مهم که درباره‌ مازلو باید بدانید این است که او نسبتا زود فوت کرد و در سن 62 سالگی عمرش پایان یافت و فرصت اینکه نظریه‌هایش را در دوران اوج شکوفایی خود تکمیل کند، نداشت.

یکی از کتاب‌های مهم او کتاب انگیزش و هیجان است که در آن کتاب به خوبی متوجه می‌شوید که مازلو خودش را در میانه راه می‌دید و انگیزه‌ زیادی برای ادامه دادن و تکمیل حرف‌هایش داشت.

 

هر طبقه از هرم نیازهای مازلو به چه نیازی اختصاص دارد؟طبقه‌ اول: نیازهای فیزیولوژیک و زیستی

نیازهای زیستی در پایین‌ترین طبقه قرار دارند و بیشترین سطح از هرم را پوشش می‌دهند و تا زمانی که به قدر کافی ارضا گردند، بیشترین اثر را بر رفتار فرد دارند. به عبارت دیگر مازلو مهمترین نیاز را، نیاز به زنده ماندن می‌دانست. نیازهای زیستی، نیازهای آدمی برای حیات و ادامه‌ زندگی هستند که شامل خوراک، پوشاک، مسکن و رابطه جنسی می‌شوند.

تا زمانی که نیازهای اساسی برای فعالیت‌های بدن به حد کافی ارضاء نشوند، عمده فعالیت‌های شخص به احتمال زیاد در این سطح بوده و بقیه نیازها انگیزش کمی ایجاد می‌کنند.

 

همه ما نیازمند ارضای نیازهای زیستی و فیزیولوژیکی خود هستیم. نیازهای زیستی در کف هرم به تعداد مردم زنده کره ی زمین در حال ارضا شدن هستند و هیچگاه ارضای آنها به اتمام نمی رسد.

 

" آدمی اول حریص نان بود زانک قوت و نان ستون جان بود "

 

بعضی افراد با ارضای پایه ی سالم این نیازها به پله بعد میروند در حالیکه بعضی از نظر ذهنی از اینها عبور نکرده و در همین پله باقی می مانند.

 

"عمر گرانمایه در این صرف شد تا چه خورم صیف و چه پوشم شتا

طبقه‌ دوم: نیازهای امنیتی

نیاز به داشتن امنیت روانی و جانی، رها بودن و عدم محرومیت از حقوق طبیعی، جزء مهمترین نیازهای انسان است. این نیاز شامل زمان حال و آینده می‌شود و انسان باید بدون وحشت بتواند به زندگی خودش ادامه بدهد.

نیاز به امنیت در موارد مختلف مثل بدن و جسم فرد، شغل، خانواده، دارایی‌های فرد و سلامت او از جمله نیازهای اساسی در هرم نیازهای مازلو است.

طبقه‌ سوم: نیازهای اجتماعی و وابستگی

بعد از رفع نیازهای فیزیولوژِیک و نیاز به امنیت، نوبت به قسمت سوم این هرم و نیازهای سطح بالاتر می‌رسد. انسان موجودی اجتماعی است که احتیاج به تعلق خاطر، عشق، وابستگی و احترام دارد. این نیازها از طریق برقراری رابطه‌ رضایت بخش با دوستان، خانواده، هم‌ کلاسی‌ها، شریک عاطفی و… ارضا می‌شوند.

طبقه‌ چهارم: عزت نفس

در هرم نیازهای مازلو، طبقه‌ چهارم مربوط به عزت نفس است. وقتی که افراد به صورت رضایت بخشی بتوانند نیاز خود به عشق و وابستگی را بر طرف کنند، احساسات مثبتی از خودشان می‌گیرند و اعتماد به نفسشان ارتقا پیدا می‌کند.

در حقیقت نیازهای طبقه‌ سوم نقش اساسی در ایجاد احساس عزت نفس دارند و عزت نفس باعث می‌شود نگرش فرد نسبت به خودش شکل بگیرد.

طبقه پنجم: نیاز به خودشکوفایی

در این طبقه از هرم نیازهای مازلو، تمام استعدادهای پنهان آدم باید شناخته شوند. حال این استعدادها هر چه می‌خواهد باشد. همان طور که مازلو بیان می‌کند (آنچه انسان می‌تواند باشد، باید بشود).

چهار نیاز طبقه‌های قبلی به نام نیازهای کمبود شناخته می‌شوند چون جزء نیازهای پایه هستند و برطرف کردن هر نیاز طبقه بالایی نیازمند رفع نیازهای طبقه زیرین است.

نیاز به خود شکوفایی یک نیاز عالی است ولی همه افراد نمی‌توانند به آن برسند. البته موارد استثنایی هم وجود دارد که انسان‌هایی برای دسترسی به هدف والای خود از نیازهای سطحی و طبقه پایین می‌گذرند تا بتوانند به جایگاهی که می‌خواهند برسند مانند مخترعین و مکتشفین.

 

 اصول هرم مازلو 

 

اصل 1 : یک نیاز ارضا نشده عامل ایجاد رفتار است. وجود نیاز در ما انگیزش بوجود می آورد٬ انگیزش فرد برای ارضا درون او هدف وهدف رفتار را ایجاد میکند که درپشت آن رفتار فکری است در سطح خودآگاه یا ناخودآگاه برای ارضای نیازومبتنی بر رضایتمندی. بعبارت دیگر اینکه ما کجای هرم قرار داریم مشخص میکند که چه رفتاری خواهیم داشت.

نیاز =====> انگیزش =====> هدف =====> رفتار

اصل 2 : نیازها اولویت دارند. با ارضای یک نیاز (حداقل درون ذهنی ) بسمت ارضای نیاز بعدی حرکت خواهیم کرد. بعبارت دیگربرای رفتن بسوی خودشکوفایی لازم است که پله های قبل را طی کرده باشیم. زمانی که نیازی در سطوح پایین تر ارضا نشده باشد نیازهای دیگر ناکام باقی می مانند.

اصل 3 : زمانی که در راه ارضای نیازی هستیم نیازهای دیگر را احساس نمی کنیم.

اصل 4 : نیاز ارضا نشده. این ارضا درون ذهنی است و ما را درگیر خود می کند.

ماندن در پله های پایین ترمانع فراروی یا خود شکوفایی است.

ارضا معنی ای درون ذهنی است نه فیزیکی و بیرونی بدین معنا که ارضا علامت بیرونی ندارد و در واقع این دغدغه ی ناکامی است که فرد را در یک پله نگه می دارد.

فرد تحقق یافته تطابق دارد با خودش و خود را آن طورکه باید زندگی میکند به عبارت دیگر استعدادهایش را شروع میکند به زندگی کردن، شروع میکند به تبدیل شدن ونزدیک شدن دراین تبدیل به آنچه که می تواند باشد.کل وجودش را زندگی میکند.فرد فرارونده از آنچه که "از زندگی" میخواهد آگاهی دارد.تحقق خود تا لحظه مرگ به پایان نمی رسد.

درنتیجه خودشکوفایی فرد شخصیتی پیدا میکند با این ویژگی ها:

آگاهی دقیق تر از واقعیت

شخص فرارونده دنیارا آنطورکه میخواهد نمی بیند بلکه واقعیت را (خوشایند یا ناخوشایند) بعنوان حقیقت بیرونی درنظرمیگیرد و دریافت او از واقعیت به حقیقت نزدیکتراست.

پذیرش نامشروط خود ٬ دیگران ودنیا

 

شخص فرارونده یا درحال تحقق خود٬ خود دیگران ودنیا را می پذیرد درحال بهبود هست ولی درراه کنترل نیست.

 

پذیرش خود به معنای خود شیفتگی (Narcissism) نیست. فرد می پذیرد که درکنارتوانایی هایش ناتوانایی هایی نیز دارد(گورخر) و در صورت امکان برای تغییر و یا تقویت آن ها تلاش می کند. به یاد داشته باشید که اولین گام آزادی، پذیرش محدودیت است.

سادگی وطبیعی بودن

توجه به مسائل بیرون از خود

شخص فرارونده درمرزهای خود بافی نمی ماند بلکه به بیرون از خود ٬آدم ها٬ نیاز دیگران٬ محیط زیست وجهانی که در آن زندگی می کند بدون آن که در محیط بیرون ذوب شود توجه دارد. این توجه باعث بسط یافتگی فرد میشود که یکی از ویژگی های رشد است.

نیاز به خلوت

کنش مستقل وسبک فردی داشتن

اراده قوی

تداوم در تحسین تجارب زندگی

تجارب اوج (فرد از خود فراتر می رود و با موضوع مورد تجربه یکی می شود.)

 

تجربه اوج ایجاد کردنی نیست شدنی است نتیجه تعادل فرد با دنیاست.

 

رفتار برادرانه یا میل به حمایت از دیگران

با هر وسیله ای به هدفش نمیرسد (وسیله ی او برای رسیدن به هدف همان قدرانسان گراست که هدفش انسان گراست).

شوخ طبعی انسان گرایانه

خلاق

ابراز خود

سرزندگی 

 خودمختار

 خودجوش

آگاه به خود ٬ دیگران و دنیا

 

 

 خوب قبوله حال با چه روشی باید خودم را بشناسم؟

 

 

 

 

 

نظرات

محمدعلی شاهنظری

چقدر جالب بود واقعا. چقدر روان آدمی پیچیده ست. استفاده کردیم اقای دکتر لطفا بازم از این مطالب بذارید🌹 بله چشم حتما

سهیل پورجباری

"اولین گام آزادی، پذیرش محدودیت است" بی‌نظیر👌🏻

علی باغشاهی

بسیار عالی و آموزنده بود 🙏🏻 ممنون علی اقا

رضا طاهری نیک

سلام آقای دکتر، ممنونم از توضیحاتتون، همیشه باعث روشنی راهمون میشین ممنون

امیرحسین حاج نوروزی

بسیار مفید و سازنده👌 ممنون

نظر خود را بنویسید

شما می توانید دیدگاه خود را در این بخش با ما در میان بگذارید.